شهاب : سلام بی بی چطوری ؟ خوبی ؟ من شهابم .. شهابم
مادربزرگ : امسال چی کاشتین ؟
شهاب : چوکاره !!!!!؟؟؟؟.. بی بی جان من شهابم ... نوه دختریتون ...
مادر بزرگ : اگه هندونه ها رو درو کردین بیارین من امتحان کنم
شهاب : ای بابا ... مگه من کشاورزتونم ؟؟
مادر بزرگ : تو غلط کردی نصف محصول رو فروختی بدون اجازه ...
سلام سلام
سلامی گرم به همه ی دوستان عزیز و گرامی ...
امیدوارم که حالتون خوب باشه.خیلی خوشحالم که دوباره تونستم یه چرتی بنویسم
خوب داستان ما از این قراره که یه مدت طولانی این مادر بزرگ ما برگشته به گذشته
یعنی فکر میکنه که توی روستا زندگی میکنه و الان زنه خان روستاست ... الان فکر میکنم
100 سالش باشه این بی بی ما ... تاریخ تولدش 1298 هست و با توجه به این که اون موقع
شناسنامه رو یه خورده بزرگتر میگرفتن پس احتمالا باید تاریخش 1300 باشه ... که میشه 89
سال...خلاصه این که الان فکر میکنه من کشاورزشونم .. بابام خدمتکارشونه و مامانم که
دخترشونه ... حتی گیر میده که چرا خدمتکارشون میره کنار دخترش میشینه ..یا
کشاورزشون میاد لپ دخترشو بوس میکنه ..خیلی چیز بدیه این آلزایمر..
خدا هیچ کسی رو گرفتار این آلزایمر نکنه ...
مادربزرگ : عشق من ... واسه امشب برنامت چیه ؟
شهاب : هان !!!؟؟؟؟
مادربزرگ : امشب با هم بریم تو دریاچه شنا کنیم .. نه عزیزم ؟
شهاب : ایییییی... بی بی من شهابم .. شهاب .... شوهرت نیستم
مادر بزرگ : تو مثل همیشه منو بغل کن و لبامو .... بیز بیز .... امسال چی کاشتین ؟
بعدا نوشت : اون قسمت بیز بیز یعنی بی بی برمیگرده به حالت اول
هاااااااااااا خوب شد دلم تنگ رفته بود شهاب
(حیف که یه 1000 کیلومتر از من دوری وگرنه میکشتمت
)
سلام
اخرش نگفتی امسال چی کاشتین؟
ولی خدایی بد دردیه آلزایمر..خدا شفاشون بده...از الان به فکر روشهای تقویت حافظه باش و مواد غذایی که از آلزایمر جلوگیری میکنه استفاد کن تا تو پیری اینطوری مضحکه نوه هات نشی!!
اپم
جریان این نظر چیه ؟
سلام


گ

اوووووووووول
هندونه ها رو چیکار کردی شهااب؟؟/؟/
از اون انارا که چیزی نموند هندونه ها کوووو؟؟؟
آخی....بیچاره بی بی که نوه خلی مثه تو داره
سلام آقا شهاب رئیس نظمیه!
شما خودتم که رمزدار کردی مطالبتو آقا جان!
خوب تبادل رمز میکنیم!
من خصوصی برات گذاشتم!
رد کن بیاد رمز رو!
منم بابابزرگم همینطوریه ، اون بچه که بوده شتربان بوده ، حالا یا ما رو شتر می بینه یا خلاصه خودت می دونی چه فیلمی
ممنون ، من عضو نی نی سایتم
ما نیایم شما هم که دیگر هیچ !
پس کامنتم کو اینجا گذاشته بودم

خیلی بدی تایید نکردی
بیا یه پست دیگه دادم ببین دری وریه یا در اون وری
سلام شهاب...
خوبی؟ من هی میام می خونمت و میرم..حالا راستی راستی باید نظر بذاریم هی؟؟؟؟
ببین بی معرفت نشو..من حداقل بعد از آخرین کامنت تو یه 4 باری اومدم و نظر هم دادم اما دریغ از حضور تو توی وبلاگم..خوب فراموشم کردی ها..بابا شعر دوست نداری که نداری..حالم رو هم نمی تونی بپرسی؟
این پستت هم جالب بود.اما کلا دلم به حال مادربزرگت سوخت..راستی یه سوال! مادربزرگت که آلزایمر داره گاهی اونم گاهی برخی رازهاشو فاش نمی کنه که..می کنه؟
در ضمن منم رمز می خواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
میگما تو که میخوای مکه هم واسه دختراش بری چطوره همین مادر بزرگتو بچسبی...:دی
اخه از قدیم گفتن با همسنه خودت بگرد شما هم که بابه هم...:دی
حالا که تونسی مخه مامان بزرگتو بزنی سریع اون جریانه شنا اینا رو راه بنداز...:دی
رمزو بده بیاد
آخی.طفلک بی بی.اگه عمری باشه آخر عاقبت ماهاست
سلام

خوبی؟
خوش میگذره
میگم اونجا که نگفتی چه جوری گودر بسازم
اونی که گفتی همون کار گودر رو انجام میده ... بابا اینترنت من دایال آپه ... جونه آدمو میگیره تا یه صفحه باز کنه
یه راهه آسون بگو
راستی چه رشته ای می خونی؟
آپم.........بدو بیااااااااااااااااا
دیدی به سرعت نور وب میسازم بیا ببینش
اگه ایرادی هم داشت بگو
سلام شهاب
اقا این لینک منو درست کن ادرس جدیدمو بذار
راستی اپ کردم بیا
سلام داداشی
(خب بالاخره داداشی محمدعلی داداشی منم هست دیگه!
)
همه رو تنهایی خوردی؟!
حالا خدایی هندونه ها رو چی کار کردی؟!
یه وقت به ما یه سر نزنیا ... گناه میشه
تنها لطفی که به مادر بزرگت کردی اینه که عکساشو نذاشتی تو وب
یادت باشه آلزایمر ارثیه
مواظب خودت باش
سلام شهاب جان . خیلی وقت بود بهت سر نزده بودم و دلم برات تنگ شده بود . اینقده که این کامپیوتر اداره بازی درمیاره
الان هم مردم تا برات نظر بذارم
خیلی مکالمات جالبی داشتین با مادربزرگت
آدم دلش میسوزه که آخر عمری اینطوری میشن
رمز پست قبلتم رد کن بیاد داداششششش
منتظرم
منم میخواستم رمزم رو بهت بدم اما انگار اینجا نمیشه آخه آیکون خصوصی نداره
خوبی؟
خجالت نمیکشی؟
مادربزرگ تو سوژه کردی
سلام پسره
خوبی؟
من میمیرم وایه آدمای پیر
خیلی دوسشون دارم
تا هست باهاش باش
وقتی که بره...
مثل من حسرت زانوهاش و میخوری که سرتو بذاری...
سلام

طلفکی مامی بزرگت.
من مامان بزرگم اینقده باحاله ماره همه رو داره حواسش به همه جا هست.
تمامی بازیگرا رو میشناسه
طرف هر مدلی گریم کنه نمیتونه از دست مامان بزرگم در بره.
انشاالله که خوب میشه.
بیا وبم.آپم
عکسات هم خیلی باحال بود!!!
اصلا بچگیت مثل الانت نبوود!!!
خدایی اینا رو از رو کتابای مودب پور ورنداشتی ؟



چی بود کتابه ؟
آهان یلدا . یه همچین چیزایی توش بود
خیله خوب بابا نزن
حالا جنبه داشته باش دیگه
ولی مادر بزرگ باحالی داری
حالا نیم قرن پیش کی به اون یکی میگفت بریم دریا شنا کنیم و لب بگیریم ؟ اون با این لطافت . حرف تو دهن اون بیچاره نزار دیگه
سلام....شهاب جان روز بزرگ داشت کوروش ۷ ابانه نه ۱۷ ابان
سلام
اپم
نه ببخشید سلام شهاب
خوبی
چه خبرا
نیستی اقا
کم پیدایی
بیا پست دادم بخون
بذار برات عکس بذارم شنگول شی
اخه خیلی جیگری
من ندیدما دوستام میگن
بیماریت خوب شد
موفو
یعنی دماغو
سعی کن زود خوب شی وگرنه حال دوست دخترتو به هم میزنی
میدونی که چیو میگم
بیا فرهود اپ کرده
آقا شهاب اگه از عشق و عاشقی چیزی نمی دونی و برات سخت نظر بدی و مجبوری یه تیکه از متن رو کپی کنی و بگی این تیکش خیلی قشنگه
مجبور نیستی یه دونه از این شکلکا که اینجوریه
یا از اینا
بنویس تو نظرات من متوجه میشم که هیچی از عشق و احساس و این جور چیزا نمی فهمی 
برو خودتو اصلاح کن
آخیییییییی راحت شدم مدتها بو این حرفا تو دلم مونده بودااااااااااا
چه سبکم الان . حالا جدی تو این همه دوست دختر داشتی و داری تا حالا عاشق هیچ کدوم نشدی ؟
آپم

سلاممممممم
چه وب جالبی داری ( آیکن نگار آلزایمر))
می گمم باز مطلب رمز دار نمی زنی آیااا
واییییییییییییییییییییییی چه باحاله این مادر بزرگت عاشقشم
خوش به حالت
مرسی
راستی نمی خوای آپ کنی حوصلم سر رفته
سلام
قشنگ بود...
یه سوال تو روز 29 شهریور کجا بودی؟
خیلی فنیه...
فکرکنم عاشقش شدم
میگم یه عکسی ازش بگیر بزار ببینیمش کنجکاو شدم ببینمش
از طرف من بهش بگو دوست دارم بی بی
واااااااااااااااااااااااااااااااای بمیرم اول واسه بی بی بعد واسه شما
wow ... ajab madarbozorgi dari yara!!!!
ماکه سردرنیاوردیم
پدر بزرگ منم مثل مادر بزرگ شماست
دقیقا همین طور که می گین فقط اون حرفارو...نمی گه فک کنم مادربزرگتون تو جوونیش خیلی خفن بوده