پست های میهن بلاگ

چند روز پیش رفتم  وبلاگ قبلیمون توی میهن بلاگ ... یادش بخیر .. واقعا دورانی بود

چند تا از پست های خودمو توی اون وبلاگ در ادامه مطلب میذارم .. واسه این که بتونم این

مطالب رو نگه دارم واسه همیشه ... یادش بخیر

خوب یه نکته دیگه این که دوستانی که مارو لینک کردن یه لطفی بکنن و این لوگو رو توی

وبلاگشون بذارن..هر زمان که ما به روز شدیم این لوگو تغییر میکنه ..( جادوگریه)

این عکسش :

این هم کدش :

نکته : عکس در داخل وبلاگ شما کوچک است

نکته : وقتی کد رو گذاشتید به ما خبر بدید ... ممنون

<a target="_blank"href="http://www.doranejavani.blogsky.com"><img src="http://shahabyari.persiangig.com/image/doranejavani2.gif" width="130" height="160"/></a>

پست های میهن بلاگ در ادامه مطلب :

عنوان :  حاجی بارارو بفرست

- الو سلام ... چطوری خوبی .. چه خبرا ؟ ببین اون ماشینه بود که تو گمرک گرفتنش یادته ؟ ... بابا همون لامبورگینی رو میگم ... اره ... همون دیروز 300 میلیون فرستادم آزادش کردن

... آره جون تو ... فردا بچه ها رو جور کن می ریم طرقبه ... آخه نصف طرقبه به اسم بابامه بریم کلی حال کنیم ... راستی به حاجی سفارشتو کردم ... اره نگران نباش ...

تو تو ماشین (( تاکسی )) نشستی و یا تو اتوبوس یه دفعه یکی شروع می کنه از این حرفا می زنه نمی دونم شما هم با چنین افرادی مواجه شدید یا نه ...یه دفعه گوشیشون زنگ می خوره و یا خودشون زنگ می زنن و شروع می کنن به خالی بستن ... آقا هر چی خالی تو تمام عمرشون بلدن می گن ... پشت سر هم ... آدم کف می کنه ...حالا آدم می مونه کی راست می گه کی دروغ ...خلاصه من خیلی از این جور آدما میبینم ... نمی دونم مشکلشون چیه شاید کمبود محبت یا کمبود توجه باعث شده که این کارو بکنن تا مردمو به سمت خودشون جذب کنن ... خلاصه من نتیجه گرفتم که یه بار این کارو بکنم ...

تو تاکسی که نشستم گوشیمو رو ساعت تنظیم کردم و سر ساعت شروع کرد به زنگ زدن من ورداشتم و شروع کردم به صحبت کردن ... آقا چه خالی که من نبستم حالا 2 تا خانم هم پشت نشستن و یه آقا هم راننده ... منم خالی بندی راجب هر چی که شما فکر کنید می بستم .... چشتون روز بد نبینه وسط خالی بستن گوشی زنگ زد ... وای وای وای دنیا رو سرم خراب شد ... اصلا همچین اعصابم خورد شد ... از خجالت به راننده گفتم همین جا پیاده می شم ... حالا 4 تا میدون دیگه تا خونه فاصله داشتم و مجبور شدم تا خونه پیاده برم ... خلاصه اینم تجربه ما ... آقا نکنید این کارو .. بده ... زشته ...

راستی کسانی که فکر می کنن من و محمد علی پسر خاله هستیم اشتباه نکنید ما داداش هستیم ...

----------------------------------------------------------------------------------------

عنوان :دایره زنگی

- بابا بابا.. پاشو ،  پاشو برو بخواب .. دیر وقته

 - نه بابا جان تو برو بخواب که فردا باید بری دانشگاه من خوابم نمی بره ...

این مکالمه ای بود از شب اول ماهواره دار شدن ما :

بعد از این که پسره امد نصب کرد و رفت ساعت 10 شب بود .. مامان و خواهر گرام رفتن که بخوابن ... من که خیلی جالب بود واسم شبکه های ماهواره ای  نشستم پاش ... بعد از این که چند تا شبکه عوض کردم دیدم اوه اوه عجب شبکه خفنی امد ... همین بود که منو جذب کرد به خودش این ماهواره ... خلاصه کلمونو بالا اوردیم دیدیم حاجی هم بالا سرمون نشسته داره چرت می زنه ..

اوه حالا بیا اینو درستش کن هم من هم بابام می خوایم شبکه رو نگاه کنیم ... خلاصه بعد از 1 ساعت تعارف تیکه پاره کردن من کم اوردم و رفتم بخوابم ... فردا صبح که بلند شدم سریع رفتم پای ماهواره ... چشتون روز بد نبینه تمام شبکه ها قفل شده بود ... اخ سوختم .. سوختم .. در حد المپیک

منظورم از دایره زنگی اون فیلم دایره زنگی نیست ها … ولی موضوعش همون موضوع هست پاشو .. پاشو برو بالا پشتبوم …. یه نگاهی به اطراف بنداز... هر چند کار زشتیه که پشتبوم کس دیگه ای رو نگاه کنی ولی حالا به خاطر من این یه بارو این کارو بکن … جدا از چند انسان که در حال کفتر بازی هستن بالا پشتبام یه چیز دیگه هم توجه تورو به خودش جلب می کنه... و اون چیزی نیست جز دایره زنگی ... حالا منظورمو گرفتید ؟ .. یه تیکه آهن به شکل بشقاب و چند تا سیم و یه دستگاه کوچیک چه کارا که نمی کنه..آره خلاصه ممکنه روی هر بوم بیشتر از تعداد طبقات دیش ببینی که هر کدومشون به یک طرف نشونه رفته .. این نشون می ده که مردم کلاسشون رفته بالا دیگه از شبکه های ایرانی خسته شدن و دنبال تنوع هستن.. و این تنوع رو توی دایره زنگی پیدا می کنن که 40000 هزار تا شبکه در اختیارشون می ذاره .. که 10 ساعت هم فقط بشینن همینطوری گذری شبکه ها رو نگاه کنن خودش کلی وقت تلف کردنه .. مگه دایره زنگی قرار نبود ممنوع باشه پس چه جوریه که همه دارن و نصاب ها با خیال راحت اینطرف واونطرف می رن و نصب می کنن و پول پارو می کنن.. اونایی که می گفتن این چیزا بده و حرامه کجا رفتن .. چرا صداشون در نمیاد .. به هر حال دیگه ماهواره تو ایران جا افتاده و فکر می کنم 60 درصد مردم ایران استفاده می کنن اون 40 درصد هم می خوان داشته باشن ولی ممکنه تو منطقه نظامی باشن یا خیلی خیلی خیلی مذهبی هستن ...

خلاصه نتیجه این که دایره زنگی خوبه ولی اگه درست استفاده بشه

الان با گذشت 2 سال از ماهواره دار شدن ما من هنوز موفق نشدم که یک شب تا صبح بشینم و همون شبکه باحالو نگاه کنم ...

-------------------------------------------------------------------------------------

عنوان : من میخوام سیگار فروش بشم

- بزرگ که شدی می خوای چه کاره بشی ؟ ها ها

- اجازه خانم می خوام سیگار فروش بشم

- چی ؟ ؟ ؟ نه تو می خوای دکتر بشی

- اجازه خانم می خوام سیگار فروش بشم

- نه تو می خوای دندانپزشک بشی

- اجازه خانم می خوام سیگار فروش بشم

-پسره احمق ... مامانت می دونه اینو ... الان زنگ می زنم بیاد .

- اجازه خانم می خوام سیگار فروش بشم

دیروز موقع خواب داشتم به گذشته فکر می کردم ...بعد یه دفعه اینو یادم امد ... یادم امد که اولین باری که اون خانم معلم مزخرف دوران آمادگی ((پیش دبستان )) این سوالو ازم پرسید . از بس که ازش بدم میومد ... یه خانم بداخلاق . خلاصه منم که اعصابم از دستش خورد بود اینو گفتم اونم قاطی کرد و منو بیرون کرد تا مامانت بیاد ببینه چه بچه ی منحرفی داره((منحرف ندیدی)) ...مارو میگی زدیم زیر گریه ... چه گریه ای بیاو ببین ... خوب یادمه ... مامانم از سر کار امد دید منو که دارم گریه می کنم .. بعد از این که کلی قربون صدقم رفت و منم کلی حال کردم بهم گفت : توپول مپولی مامان میخوای بزرگ بشی چه کار بشی ؟ منم گفتم سیگار فروش بعد مامان بهم گفت نه اشتباه نکن تو می خوای مهندس کامپیوتر رشته ی نرم افزار از دانشگاه مشهد بشی (( مامان از همون قدیم پیشگویش عالی بود )) منم کلی به خودم تلقین کردم که اره من می خوام مهندس بشم .

خلاصه اینم از داستان ما ...

  راستی شما بزرگ بشید می خواید چه کاره بشید ؟ (( اینقدر از این سوال بدم میاد ))

 این کره ای ها خوب دارن پیشرفت می کنن ها ...

زوروی کره ای نداشیتم که حالا امد ... فیلم کره ای ایلجیما

من می خوام سیگار فروش بشم (( یعنی همون مهندس ))