شهاب : بابا چرا تو و مامان تصمیم گرفتید که خواهرمو به وجود بیارید ؟
بابا : خوب معلومه دیگه ما اون موقع یک سال بود ازدواج کرده بودیم و دوست داشتیم که یه بچه داشته باشیم که بتونیم تربیتش کنیم و اون بزرگ بشه و عصای دستمون بشه .
شهاب : خوب بعدش چه کار کردین ؟
بابا : اه .. یادش بخیر..چه روزایی بود..از اونجا شروع شد که منو مامانت یه روز تو خونه تنها بودیم بعد مامانت گیر داد که روی شلوار من یه چیزی ریخته بعد دستشو اورد و ...
شهاب : بابا ...
بابا : خوب ٫ پس چی؟
شهاب : منظورم اینه که بگو بعد از خواهرم چرا تصمیم گرفتید که منو به وجود بیارید ؟
سلام ... خوب اول از همه از همه ی دوستانی که امدن و نظرات زیبا دادن تشکر میکنم ... دلیل غیبتم این بود که متاسفانه پدربزرگم فوت کرد..البته ۳ هفته پیش و خوب من دیگه حالو حوصله ی آپ کردن نداشتم (( دروغ گفتم تنبلیم شد مثل چی ))...و بعد از این داستان ها هم امتحانات میان ترم شروع شد .
تا حالا از پدرومادرتون پرسیدین که هدفشون چی بوده از به وجود اوردن شما ؟ خوب اونایی که نسل قدیمی بودن که هیچ هدفی نداشتن چون اون موقع رسم بوده که هر کسی بچه ی بیشتری داشته باشه کلاسش بالاتره و دیگه اهمیتی به خیلی چیزا مثل مدرسه و دانشگاه و تحصیلات داده نمیشد ( مثلا دوران پدر و مادر های ما ) ولی حالا خانواده ها انقدر پیشرفته شدن که دیگه برای کوچکترین هزینه هم برنامه ریزی میکنن ... خلاصه بگذریم ... تا حالا پرسیدین از پدر و مادرتون که چه هدفی داشتن که شما رو به وجود اوردن .. اصلا چی شد که تصمیم به همچین کاری کردن ...خوب من این کارو کردم( و پشیمونم )
بابا : خوب راستش ... إ إ إ إ إ ... راستش ...
شهاب : بگو دیگه .. دوست دارم بدونم ... میخوام بدونم چه فکری کردین ؟ بدو بدو
بابا : خوب الان میگم بذار دارم جملاتمو اماده میکنم ...
شهاب : ایولا .. حتما دلیل باحالیه که داری روی گفتش فکر میکنی ( خوشحال میشویم )
بابا : خوب داستان از این قرار بود که اون موقع که ما بندرعباس بودیم یه روز منو مامانتو خواهرت رفتیم کنار دریا و داشتیم قدم میزدیم که خواهرت جلوتر از ما داشت می دوید بعد منو مامانت دیدیم خواهرت تنهاست یه دفعه تصمیم گرفتیم تو رو به وجود بیاریم ...........
شهاب : .............................................
امیدوارم که دلیل به وجود امدن شما اینطوری نباشه .....
سلام سلام


بابا با مرام بابا لوتی
ممنون بهم سر میزنی
ای شهاب جان اینهمه چیز تو دنیا دلیل درست حسابی نداره حالا ما هم بی دلیل اومده باشیم!
که امکان از نظر اون بالایی میگماااا
کلا آپ باحالی بود دمت گرم
سلام شهاب جون






مرسی که خبرم کردین
اشکال نداره که دیر اومدین چون حتما مشکلی داشتین که نتونستین بیاین
اپ باحالی بود
ولی دلیل به وجود اومدن من این نیست قصه ش خیلی تو هم تو هم
فیلا بای
بازم اون طرفا بیاین
راستی خدا پدربزرگتونم بیامرزه
خوبه که حالا یه دلیلی داشتن
بعضی ها حتی اونم ندارن
سلام.
منم با نظر ؛دختر زمین؛ موافقم.
موفق باشی
سلام
خدا رحمت کنه ژدر بزرگتون رو
و خیلی با مزه بود اپتون
ممنون که دعوت کردید
بیشتر بیاید پیشمون
خوشحال میشم
قربانتون
بابای
آهان پس اینطوری می شه که تصمیمی می گیرن بچه دار بشن


سلام شهاب خان
مطلبت خیلی باحال بود
دوستد داشتی به منم سربزن خوشحال می شم
موفق باشی
سلام
جالب بود
خیلی نازه
میدونستی وبلاگت تکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[چشمک]
جدی میگم عالیه.[زبان]
بلنکم میلنکمت[چشمک]
به منم یه سر بزن.
سلام ممنون که سر زدی
سسسسسسسلام شهاب جووووون
هه ایولللللللللللللللللل
خو
میخواسته خواهرت تنهاااااا نباشه دیه هههههههههههه
هههههههه چیگده اون موقع خورده تو ذوقت
سلام سوال جالبی پرسیدی.




من نا خواسته به دنیا اومدم ولی وقتی مامان و بابام دیدن دخترم خیلی خیلی خوشحال شدن
این قسمت نظراتت خیلی خوشگله
سلام . دقیق نپرسیدم . ولی میگن اشباه کردیم
سلام

باحال بووود
سلام ممنون که سر زدی .
خدا به پدر بزرگت رحمت کتد.
عالی بود اما خودمونیم خیلی شلوغی می خوای بدونی بابا و مامان چگونه تورا درست کردند؟
آی شلوغ؟
سلام خوفی؟مقسی اومدی اما بد نبود در مورد پست منم نظر میدادی.اول بگم که خدا پدر بزرگت و رحمت کنه.دوم اینکه من واسم زیاد مهم نیست که چرا اومدم چون قسمت بوده.اما دوست دارم زودتر بمیرم همین.در ضمن عکست ۲۴ یا ۲۵ میزنه نه ۱۹.
سلام آخی الهییییی چه دلیلی
من که بچه سوم ام این دلیل نمیتونه باشه
اما تا حالا بهش فکر نکرده بودم
خیلی جالب بود
راستی ممنون که پیش ما اومدین و خبر دادین
امیدوارم بازم اونورا بیاین
سلام!
مطلب بسیار جالبی رو بیان کردی
زیاد به دلیل آمدنت فکر نکن، بلکه به دلیل بودنت فکر کن.
به اینکه که الان هستی و باید باشی چه بخوای و چه نخوای.
اگه دست همه ما بود فریاد می زدیم و نمی ذاشتیم مامان و باباها ما رو به این دنیای هزار رنگ وارد کنند.
من هم بارها بارها وقتی کوچیکتر بودم این سؤال رو پرسیدم و کلی قصه خوردم.
اما قصه خوردنم واسه ی دلیل امدنم نبوده، بلکه بخاطر امدنم بوده.
اما حالا که قصه فایده نداره، پس باید به شما ایندگان بگم مواظب باشید که نسل فردا این حرفها رو بهتون نگند.
راستی مواظب خواهرت باش آخه تو برای اینکه اون تنها نباشه حالا اینجایی.
سلام منو هم به خواهر گلت برسون.
شاد باشی در پناه حق
چه باحال من دلیلشو می دونستم به خاطر همین نپرسیدم
به قول تو اونا هیچ دلیلی نداشتن حالا دیگه هر چی که هست من هستم همین چون باید می بودم از این خانواده نه از یه خانواده دیگه نه ؟
مهم اینه که الآن آقا شهاب اینجاست چرا و چه جوریش و بیخیال


من بدنیا اومدم چون مامانم بعد از داشتن برادرم دلش دختر میخواست پس اگه پسر میشدم دیگه بود و نبودم زیاد فرق نمی کرد .
نکنه انتظار داشتی بگن :
ما داشتیم می مردیم...بعد گفتیم چی کار کنیم نمیریم؟ بعد گفتیم بچه دار بشیم!
سلام وای حسابی خندیدم

عجب دلیل محکمی بوده ها
راستی این قالب وبت از کجا آوردی؟
سلام
خیلی بامزه بود خیلی
ممنون خبر کردی.
بازم از این کارا بکن
سلام عزیزم ممنون اومدی نظرم دادی راستش من بچه اولم فکرکنم قضیه همون شلواره بوده
سلام شهاب جان
وای که چقدر از دلیل بوجود اومدمت خندیدم می دونی چرا؟ چون عین دلیل بوجود اومدن منه
حالا من باید فکر کنم که من چرا می خوام بچه دار شم؟ دلیلم واسه نی نی دار شدن چیه؟ راستش حالا که خوب فکرک می کنم من و همسری به خاطر خودمون می خواییم بچه داشته باشیم. می دونم احمقانه است اما ...
مرسی که به وب لاگم اومدی
خیلی جالب بود


اسامی از قبیل حسام ... محمد ... و غیره پیشنهاد شده ... اما من دختر شدم و حال همه رو گرفتم جز بابام و خواهرام
بعدش هم که مامانم می خواسته اسمم رو بذاره هدیه ... چون عید فطر به دنیا اومدم و به عقیده ی مادرم هدیه ی خدا بودم!
البته دیگه نظرش عوض شده!
مادربزرگم هم می خواسته اسمم رو بذاره سپیده. بعد نمی دونم چی شده خیلی بی مقدمه بابام رفته شناسنامه گرفته و اسمم شده سیمین!
البته حمل بر خودستایی نباشه خودم سیمین رو از همه بیشتر دوست دارم
پس من که بچه ی سومم و با خواهر بزرگترم ۱ سال و سه ماه اختلاف سنی دارم دیگه باید چی بگم؟! فکر کنم من کلا همینطوری اومدم!
تازه ... من قضیه اسم گذاشتنم هم خیلی جالب بوده!
اول که بعضیا فکر می کردن بعد دو تا دختر من دیگه پسرم
ممنون که منو به وبت دعوت کردی. سوال جالبی پرسیدی ولی به نظر من تنها دلیل بوجود اومدن یه بچه مخصوصا اولین بچه توی یه خونواده اینه که باید بوجود بیان. چون فکر میکنم بچه یه جور هدف باشه. یه جور گره که طناب زن و مرد رو نزدیکتر می کنه. منم جز اونایی هستم که باید بوجود میومدم
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam

upam
upam
upam
upam
upam
upam
b02
b02
b02
سلاااااااام ممنون از حضورت برم مطلبتو بخونم
حالا که به هر دلیلی اومدین به این دنیا پس قشنگ زندگی کنین
سلام باتبادل لینک چطوری
مطلبتو خوندم اینو به یادداشته باش زندگی زیباست چون خدابالای سرماست
سلام



چقدر خنده دار بود
واقعا دلیلش این بوده؟
من تا به حال راجع به خودم نپرسیدم ولی مامان بابا میگن بچه ی زیاد نعمته و مثل پول میمونه.هر چی بیشتر بهتر
نه در حد 20-30 تا ؟نه؟
در کل گفتم که هدفشون اینه
ممنونم باعث خندیدنم شدین
خیلی وقت بود به چیزی نخندیده بودم
بابای تا بعد
اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید
من اولین بچه ام...در نتیجه همون دلیلی که واس آبجیت عنوان کردن شامل حال منم میشه
سلام آقا شهاب

ممنون که اومدین وبم . حالا مهمونی توی وبم خوش گذشت؟
این آپت خیلی قشنگ بود . تا حالا به این جور سوالات اصلا فکر نکرده بودم
راستی با تبادل لینک موافقی؟اگه هستی یه خبر بده
سلام شهاب جون

مرسی که اومدی پیشم
مطلبت واقعا جالب بود
من که تاحالا نپرسیدم ولی فکر نکنم جوابشون این باشه چون من بچه اولم
ولی تو خانواده های ایرانی از ترس اینکه نکنه حرف براشون دربیارن بچه دار میشن باور کن
البته درباره ی ازدواجم همین قضیس
بازم بیا اون طرفا
فعلا
سلام
مرسی
خیلی جالب بود و با مزه و البته قابل تامل...
ممنون که خبر دادی
منتظر آپای بعدیت هستم
یا حق
سلامم.

عجب دلیل قانع کننده ای. نازییی
خیلی با مزه نوشتی.مرسی که اومدی وبلاگ ما.
بازم تشریف بیارید خوشحال میشیم.
سلام شهاب ...

تسلیت ... معلومه که خیلی عزاداری
حالا خوبه بهت نگفتن که سر راهی ای ... یا از رو بیکاری بوده ...یا از همه بدتر نگفتن که ( ناخواسته ) بودی
می بینی ؟؟ همیشه تو هر شرایطی احتمالات بدتری هم وجود داره ...
سلام
آق شهاب شیطون میزنی داداش ؟؟
ممنون به کلبه ی دلم سر زدی
تسلیت بخاطر پدر بزرگ عزیزتون
بازم بهت سر میزنم چون واسم عزیزی
سلام باحال بود.
خوشحال شدم بهم سرزدی.اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
اول از همه ممنونم پستم رو نخوندی!

حالا بابا بزرگت فوت کرده یا نه؟! تسلیت میگم در هر صورت
عجب جوابی داده بابات ایولا بابا حالتو گرفته
اووووم من از اسم شهاب خوشم میاد فقط به خاطر شهاب حسینی!!!!!!
عجب بابایی
خوب سوال بیخودی که نباید از بابا و مامان پرسید از نظرم
خوش باش
سلام علیکم و ....



خوب هستید؟
بابا این هم برای خود دلیلی بود بس جای امید
ما واقعا بی دلیله بی دلیل به اقلیمه وجود رسیده ایم
مادر ما در سن ۳۹ سالگی و پدرمان ۴۰ ساله بودند که ما همانند زنگوله ی .... ورود یافتیم
گمان می کنم که تنها دلیل من این است که والدینمان به اثبات برسانند که هر چند دلشان جوان است
دیر به دیر آپ می کنی ولی همون هم می ترکونی !
سلام شهاب جووون ممنون که منو خبر کردی اپ با حال و خنده داری بود معلومه بابات شوخه بهم سر بزن بای تا های ع اشق ت نها

سلام شهاب جون................مرسی که اومدی(البته بعد ۱۰ سال)....من اومدم (اخه مثل تو بی معرفت نیستم).......اپت خیلی باحال بود.......تا حالا اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم....الان میخواستم بپرسم اما پشیمون شدم.....گفتم تو پرسیدی همچین چیزی شنیدی من بپرسم که دیگه از زندگی سیر میشم اخه من بچه اول خونواده ام...


تو یه پا واسه خودت نمکدونی ها.
جیگرم سوخت.